رئیس سابق مجلس شورای اسلامی گفت: عدهای اداره کشور را از مسیر حکمت و عقل خارج و با سوارشدن به موج احساسات و پناهبردن به مسیرهای انحرافی و یا فراموشی آرمانهای امام، هزینههای گزافی برای زندگی مردم ایجاد کردند.
به نقل از پارسی پیام، علی لاریجانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس سابق مجلس شورای اسلامی با حضور در ستاد وزارت کشور، برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرد.
لاریجانی سپس در نشست خبری حاضر شد که برخی محورهای سخنان وی بهشرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق
تبریک عرض میکنم عید سعید فطر را و امیدوارم خداوند، طاعات شما را قبول کرده باشد.
مسئله امروز ایران چیست؟
قبل از پاسخ به این سؤال، باید عرض کنم بهدلیل پیچیدگی موضوع و چندبعدی بودن آن، سادهلوحی است که فکر شود با چند اقدام نمایشیِ پوپولیستی، مسئله قابل حل است و یا کلید جادویی برای آن وجود دارد و یا با “سوپرمن”بازی و یا داغ و درفش میتوان به راهحلی دست یافت. سعدی شیرازی میگوید سه چیز پایدار نماند؛ (1) مال بیتجارت (2) علم بیبحث و (3) مُلک بیسیاست.
ملت سربلند ایران
امام خمینی رحمة الله علیه، یک حکیم بود و رهبران صدر انقلاب اسلامی با عقلانیت، پایههای انقلاب اسلامی را ساماندهی کردند، پس چرا امروز وضع ما چنین است؟
چون عدهای اداره کشور را از مسیر حکمت و عقل خارج کردند و با سوار شدن به موج احساسات و پناه بردن به مسیرهای انحرافی و یا فراموشی آرمانهای امام، هزینههای گزافی برای زندگی مردم ایجاد کردند، و با صدای بلند، همبستگی ملت را مخدوش نمودند. بهتعبیر شهید مطهری، فرصتطلبان آنقدر تند و افراطی شعار میدهند تا انقلابیون را کنار بزنند. بهنظر من، تعبیر “علم بیبحث” سعدی، در عدم گفتگوی داخلی و تبدیل شدن اختلافات به دشمنیها ظهور یافته است. عدهای فقط دنبال تجزیه مردم هستند، این نهایت بیهنری است. هنر آن است که گامها در طریق وحدت بیشتر، و تحمل و مدارا در جهت ایجاد اراده قویتر ملی برای حل مسایل کشور باشد، لذا یک مسئله مهم، ایجاد وفاق و وحدت و همبستگی ملی در کشور است که در نبود آن، توسعه فراهم نمیشود، ثبات و آرامش برای زندگی مردم ایجاد نمیگردد.
موضوع دیگر، حل مسایل پیچیده بینالمللی و منطقهای است که طولانی شدن آن، به زندگی مردم لطمه میزند. هدف اصلی سیاست خارجی کشور باید تسهیل روابط خارجی در جهت توسعه اقتصادی کشور باشد. تجربه کشورهایی که در 20 سال اخیر جهش اقتصادی داشتهاند نشان میدهد که سیاست خارجی و اقتصاد آنها، یک هدف را دنبال کردهاند و سیاست خارجی در خدمت توسعه کشور بوده است، لذا خیلی روشن عرض میکنم که جهش تولید و پرش اقتصادی داخل، نیازمند باثباتسازی و تعادل بینالمللی است، نه هر روز با اقدامی، مسئلهای جدید ایجاد شود که هزینه آن را مردم در زندگی خود بدهند. برای گذر از صفت “مُلک بیسیاست”، باید کشور در دست افراطیون و سازشکاران قرار نگیرد. ملت به افراد رأی میدهند که همین مشکلات نظیر مسایل پیچیده بینالمللی را حل کنند نه آنکه درباره آن روضهخوانی سیاسی راه بیندازند و نه اینکه با طرح مسایل فرعی و افزایش مشکلات ملت، نردبانی برای هوسهای سیاسی ـ پوپولیستی خود تدارک نمایند، ضمناً، صحنه بینالمللی با شعارهای تندِ غریزی آرام نمیگیرد.
هنر مدیریت صحنه بینالمللی و انقلابی عمل کردن در این مقطع آن است که وجوه بلوکهشده ملت ایران را از دست کشورهای دیگر در بیاوریم، نه اینکه در داخل عدهای شعار بدهند و ما نفت را با زحمت زیاد بفروشیم، ولی پول آن در حسابهای خارجی بلوکه شود، خب، چهنفعی برای زندگی مردم دارد؟
حکمرانی مطلوب، در گروی شعار کمتر و عقلانیت اثربخشتر است. با بیارادگی در حل مشکلات کشور و توهمات نابجا، نمیتوان آرامش مورد نیاز توسعه اقتصادی کشور را در صحنه بینالمللی تدارک نمود.
حل مسایل پیچیده بینالمللی نیازمند افراد کاربلد است که بدون دستپاچگی و بدون تعلل، زمام امور دیپلماتیک را از دست بداندیشان خارج کنند.
مسئله سوم، توسعه اقتصادی کشور است. عدالت در توسعه اقتصادی، رکن است اما نه شعار عدالت! بلکه داشتن نظریه عدالت و تحقق آن. عدالت در زبان صاحبنظران اسلامی، ایجاد زمینه رشد استعدادهای آحاد مردم است و این امر، جز با رقابت متوازن همه افراد جامعه رخ نمیدهد.
همانگونه که رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر نامگذاری فرمودند، بهنظر من کشور ما نیاز دارد که حداقل دو دهه، اولویت اصلی خود را پیشرفت اقتصادی و منافع ملی قرار دهد و بقیه شئون کشور در خدمت آن قرار گیرند، نه اینکه ده هدف موازی تعریف کنیم که هر کدام کشور را بهسمتی بکشانند.
من سخنی از شهید مطهری برایتان نقل کنم؛ ایشان که بهتعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی ایدئولوگ نظام محسوب میشوند میگویند: ممکن است حکومتی، اهداف بسیار عالی را در نظر بگیرد اما اگر از اقتصادی سالم ـ یعنی اقتصاد ثروتزا برخوردار نباشد به هیچیک از آن اهداف متعالی نمیرسد.
استقلال اقتصادی کشور، یکی از اهداف قانون اساسی است که با تکیه بر بنیه تولید داخلی و همراهی بینالمللی در جهت توسعه صادرات، محقق میگردد.
در این راه باید روحیه سیاستزدگی را در عرصههای مختلف توسعه اقتصادی بزداییم. توسعه اقتصادی با محوریت عدالت، هم تئوری خاص دارد و هم ملزوماتی که یکی از آنها عدم دخالت دولت و سیاستزدگی در این قلمروها است.
امروز حتی در حوزه ورزش، سیاستمداران لباس مدیریت آن را بر تن دارند تا چه رسد به بنگاهداری هایی که مانع رقابت مردم در اقتصاد میشود. این دخالتهای بنگاههای حکومتی، همان شرایطی را بهوجود میآورد که سعدی شیرازی آن را “مال بیتجارت” نامیده است.
اگر پیشرفت اقتصاد، محور است یعنی تحقیقات دانشگاهی، فرهنگ، سیاست داخلی، سیاست خارجی و همه و همه باید در جهت تحقق آن باشند.
تجارت، نظامات پایدار میخواهد. حوزه اقتصاد، نه پادگان است و نه دادگاه که با تشر و دستور اداره شود. سیاست روشن و ثبات در قواعد میخواهد و فعل و انفعالات طبیعی خود را میطلبد و با اقدامات نمایشی، مسایل پیچیده کشاورزان، بازنشستگان، کارگران، بیکاران و… حل نمیشود. هر کسی وعده بهشت در این شرایط پیچیده کشور میدهد خلاف میگوید.
باید اول آتش جهنم اختلاف و لجبازی و افراطیگری و کارنابلدی را خاموش کرد. مشکلات کشور با هوسهای پوپولیستی و نردبانسازی از محرومیت ملت حل نمیشود، بلکه کشور برای تحققِ پیشرفتِ اقتصادیِ شتابان و مردمی، به همبستگی ملی در داخل، تعامل هوشمندانه با غرب، همکاری سازنده و پویا با شرق، و هماهنگی برادرانه با همسایگان نیاز دارد و این امر احتیاج به علم و دانش و تجربه دارد.
باید سرنوشت ملت و آرامش زندگی مردم را به افراد کاربلد و جوانان باانگیزه سپرد. اینان، همت بلند و انگیزههای قوی دارند. امام علی (علیه السلام) فرمودند “تدبیرِ نیکو، سرمایه اندک را بالندگی میبخشد و مدیریت نادرست، سرمایه هنگفت را بر باد میدهد”. وقتی جهان زیر آهنگ و فرهنگ ما قرار میگیرد که اقتصادی پویا و زندگیای قابل پیشبینی برای مردم فراهم شود.
من به کسانی که فکر میکنند با شعار، مسایل اقتصادی مردم حل میشود عرض میکنم بهجای متخصصبازی در دورزدن تحریمها، قدری از وقت خود را صرف فراهم نمودن شرایط آرام برای زندگی مردم بکنند که بتوانند برای زندگی خود و فرزندانشان برنامهریزی کنند. باید برای حل مسایل سخت کشور، با شجاعت و ازخودگذشتگی و ریسک در آبرو، به میدان گام نهاد.